- مبانی نظری تحقیق اختلال بدشکلی بدن و فراشناختدسته: علوم انسانی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 64 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 40مبانی نظری تحقیق اختلال بدشکلی بدن و فراشناخت
قیمت فایل فقط 13,200 تومان
توضیحات:
مبانی نظری تحقیق اختلال بدشکلی بدن و فراشناخت در 40 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
فهرست مطالب :
درمان فراشناخت
اختلال بدشکلی بدن و فراشناخت
نظریه و ماهیت درمان فراشناختی
2-20- انواع تغییر فراشناختی
2-21- اثربخشی درمان فراشناختی بر اختلال افسردگی اساسی
2-22- رابطه باورهای فراشناختی با اختلال افسردگی و اضطراب
2-23- درمان فراشناختی بر اضطراب و افسردگی
2-24- پیشینه¬ی پژوهشی
2-24-1- پژوهش¬¬های داخلی
2-24-2- پژوهش¬¬های خارجی
منابع فارسی
بخشی از متن :
درمان فراشناخت
اختلال بدشکلی بدن و فراشناخت
فراشناخت عبارت است از هر نوع دانش یا فرآیند شناختی که در آن ارزیابی یا کنترل شناختی وجود داشته باشد. از یک نظر آن را میتوان به عنوان یک جنبهی عمومی از شناخت در نظر گرفت که در تمام فعالیتهای شناختی نقش دارد. نخستین بار آدرین ولز، درمان فراشناختی را معرفی کرد (Flavell, 1979).
علت پدید آمدن درمان فراشناختی پر نمودن نقصهای درمان شناختی بود، این روش درمانی از رفتار درمانی شناختی[1] متفاوت است. زیرا به جای این که درمان شامل چالش با افکار و باورها در مورد تروما و یا مواجهههای مکرر و طولانی مدت با خاطرات مربوط به تروما باشد، شامل ارتباط با افکار به طریقی است که مانع ایجاد مقاومت و یا تحلیل ادراکی پیچیده شود و بتواند راهبردهای تفکر ناسازگار در مورد نگرانی و همچنین نظارت غیر قابل انعطاف بر تهدید را از بین ببرد. نظریههای شناختی در مورد آن چه که باعث به وجود آمدن الگوهای غیر مفید تفکر میشوند توضیحات مختصری ارایه کردهاند وجود باورهای منفی به طور مشخص نمیتوانند دربارهی الگوی تفکر و پاسخهای متعاقب آن توضیحی ارایه دهند. آن چه در این جا مورد نیاز است به حساب آوردن عواملی است که تفکر را کنترل کرده و وضعیت ذهن را تغییر میدهند. این عوامل اساس نظریهی فراشناختی است (Wells, 2000).
تحقیقات مختلف نشان دادند که بین جنبههای خاصی از فراشناخت با اختلالات روانشناختی رابطهای وجود دارد (Wells, 1994). مطالعهی Cooper and Osman (2007)، نشان داد که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن از لحاظ کنترل فکر در مورد بدشکلی ظاهر، باورهای مثبت و منفی دربارهی نگرانی نسبت به بدشکلی ظاهر، راهبردهای کنترل فراشناختی، رفتارهای ایمنی نسبت به افکار و تصاویر در مورد بدشکلی ظاهر و عینیت دادن به افکار و تصاویر مربوط به بدشکلی ظاهر خود از افراد گروه شاهد، متفاوت میباشند.
تحقیقاتی که در مورد درمان فراشناختی بر روی اختلالات هیجانی انجام شدهاند عبارتند از مطالعهی Wells و همکاران (2012) که با استفاده از مدل فراشناختی بر روی افراد مبتلا به اختلال اختلال وسواسی جبری دریافتند که تمام بیماران در پس آزمون، بهبودی معنیداری را در علایم اختلال وسواسی جبری نشان دادند که این نتایج در 3 و 6 ماه بعد نیز باقی ماندند.
در مطالعهای Ross and Van (2008)، با استفاده از مدل فراشناختی ولز جهت درمان اختلال اختلال وسواسی جبری بر روی گروهی از بیماران ( 6 زن و 6 مرد) و در دامنه ی سنی 21 تا 58 سال دریافتند که در پس آزمون و در 3 و 6 ماه از دورهی پیگیری 7 بیمار، علایم کامل بهبودی را نشان دادند. مطالعاتی نیز کاربرد موفقیت آمیز مدل فراشناختی را در درمان اختلال اضطراب منتشر و درمان اختلال استرس پس از سانحه نشان دادهاند.
نظریه و ماهیت درمان فراشناختی[2]
افکار مهم نیستند، اما پاسخ شما به این افکار مهماند. همه، افکار منفی دارند و هرکسی گاهی افکار منفی خود را باور میکند. اما همه دچار اضطراب، افسردگی و ناراحتی هیجانی پایدار و مداوم نمیشوند. پرسش مهم این است: چه چیزی افکار را کنترل کرده و تعیین میکند که آیا فرد میتواند خود را از شر این افکار منفی رها سازد یا این که در دام ناراحتی عمیق و مداوم گرفتار میشود؟
فرض کنید که فراشناختها مسئول کنترل سالم و ناسالم ذهن هستند. به علاوه، این اثر بر این اصل استوار است که آنچه هیجانها و نحوهی کنترل آنها را تعیین میکند، نه «چیستی» افکار فرد (به چه فکر می کند) بلکه چگونگی تفکّر فرد است. تفکر را میتوان به اُرکستر بزرگی تشبیه نمود که نوازندگان و آلات موسیقی زیادی در آن حضور دارند. برای تولید یک پیش درآمد قابل قبول، وجود دفتر نُت و رهبر ارکستر ضروری است. فراشناخت به مثابهی دفتر نُت و رهبر پشت تفکر است.
فراشناخت، کاربرد شناخت دربارهی شناخت است. فراشناخت فراوردهها[3] و فرایندهای[4] آگاهی را پایش[5] (نظارت)، کنترل و ارزیابی[6] میکند. برای بسیاری از ما، تجربهی ناراحتی هیجانی، گذرا و کوتاه مدت است، چون راههای مقابلهی انعطافپذیر با عقاید منفی ساختهی ذهنمان (مانند افکار و باورها) را آموختهایم. رویکرد فراشناختی بر این باور است که افراد به این دلیل در دام ناراحتی هیجانی گرفتار میشوند که فراشناختهای آنها به الگوی خاصی از پاسخدهی[7] به تجربههای درونی[8] منجر میشود که موجب تداوم هیجان منفی و تقویت باورهای منفی میشود. این الگو سندرم شناختی-توجهی[9] خوانده میشود که شامل نگرانی، نشخوار فکری[10]، توجه تثبیت شده[11] و راهبردهای خودتنظیمی[12] یا رفتارهای مقابلهای ناسازگارانه است. گوشه ای از این الگوی مخرّب را میتوان در پاسخ یکی از بیماران مشاهده کرد. از این بیمار پرسیده شد:
«مهمترین چیزی که در جریان درمان فراشناختی افسردگی آموختی ، چیست؟» او پاسخ داد: «مشکل اصلی من این نیست که افکار منفی دربارهی خودم دارم، مشکل اصلی نحوهی پاسخدهی من به این افکار است، دریافتم که عملکرد من مانند ریختن بنزین روی آتش است. من قبلاً متوجه این فرایند نبودم». این بیمار متوجه شد که پاسخهایش به افکار منفی خود، ناخواسته به شکلگیری سبک تفکر ناسازگارانهای منجر شده بود که خود انگارهی منفی او را تقویت میکرد.
درمان فراشناختی بر این اصل استوار است که فراشناخت برای درک نحوهی عملکرد شناخت و نحوهی تولید تجربههای هشیارانهی ما دربارهی خودمان و جهان اطرافمان بسیار مهم است. فراشناخت چیزهایی را که به آن توجه میکنیم و نیز اطلاعاتی را که واردهشیاری ما میشوند، تعیین میکند. همچنین فراشناخت ارزیابیهای ما را شکل میدهد و بر انواع راهبردهایی که برای تنظیم افکار و احساساتمان به کار میبریم، اثر میگذارد.
فرض بنیادی درمانهای شناختی-رفتاری[13] سنتی مانند نظریهی طرحوارهای[14] بک (بک، 1976-1967) و درمان عقلانی-هیجانی-رفتاری[15] (الیس، 1962 ؛ الیس و هارپر، 1967، 1976) آن است که اختلال یا سوگیری در تفکّر موجب اختلال روانشناختی، میشود. هر دوی این رویکردها بر نقش محوری باورهای ناکارآمد تأکید مینمایند. درمان فراشناختی به عنوان یک اصل کلی با این دیدگاه موافق است و همین امر آن را در زمرهی درمانهای شناختی قرار میدهد. با این حال، فرق آن با رویکردهای قبلی در توجه به سبک خاص تفکر و انواع باورهایی است که نظریههای دیگر به عنوان علت اختلال روانشناختی بر آنها تأکید نمیکنند. سبک تفکر مورد تأکید درمان فراشناختی، تحریفهای شناختی [16]مانند معیارهای مطلقگرا یا تفکّر سیاه و سفید نیست. سبک مورد توجه درمان فراشناختی، سندرم شناختی-توجهی (CAS) است که با درگیری افراطی در تفکر کلامی مداوم و مشغولیت ذهنی به شکل نگرانی و نشخوار فکری مشخص میشود. این وضعیت با سوگیری توجهی[17] خاص که در آن توجه فرد بر تهدید متمرکز میشود، همراه است. باورهایی که در درمان فراشناختی حایز اهمیت هستند، شناختهای معمولی[18] مورد توجه در درمان هایی شناختی-رفتاری و عقلانی-هیجانی- رفتاری، دربارهی جهان، خود جسمانی[19] و خود اجتماعی نیستند، بلکه باورهای فرد دربارهی تفکّر (باورهای فراشناختی[20]) هستند (شفیعی سنگ آتش و همکاران، 1391).
رویکرد درمان شناختی-رفتاری سنتی به اختلال روانشناختی بیان میکند که این رویدادها نیستند که موجب مشکلات روانشناختی میشوند، بلکه شیوهی تفسیر این رویدادها باعث بروز مشکلات میشود. درمان شناختی-رفتاری با معانی که افراد به تجربههای خود نسبت میدهند، سروکار دارد. این دیدگاه فرض مینماید که مشکلات روانشناختی نتیجهی نگرشهای تحریف شده و نادرست فرد نسبت به خود و جهان است. از این رو درمان شناختی-رفتاری به تغییر محتوای افکار و باور شخص دربارهی درست بودن این محتوا میپردازد. در مقابل، درمان فراشناختی با شیوهی تفکر افراد سروکار دارد و معتقد است که مشکلات افراد، محصول سبک تفکر انعطاف ناپذیر و تکراری در واکنش به افکار، احساسات و باورهای منفی است. این رویکرد درمانی بر تغییر این سبک پردازشی غیرمفید تأکید میکند. رویکرد فراشناختی تأکید مینماید که هرگونه چالش با موضوعات شناختی (محتوا)، به طور انحصاری در سطح فراشناختی رخ میدهد. برای مثال اگر بیمار افسردهای را که معتقد است «من بیارزش هستم» در نظر بگیریم، درمانگر شناختی-رفتاری با طرح این سؤال که «چه شواهدی برای این طرز فکرتان دارید؟» به مبارزه با این مسأله میپردازد. در مقابل، درمانگر فراشناختی میپرسد: «در ارزیابی میزان ارزشمندی خود، چه نمرهای به خودتان میدهید»
هر دو رویکرد شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی تأکید مینمایند که محتوای باورها و افکار، نوع اختلال تجربه شده را تعیین میکنند. افکار مربوط به خطر موجب اضطراب میشوند و افکار مربوط به فقدان و بیارزش شمردن خود، به احساس غمگینی منجر میشوند.
[1] . Cognitive Behavior Therapy (CBT)
[2] . Metacognitive Therapy
[3] . products
[4] . process
[5] . monitor
[6] . appraise
[7] . responding
[8] . inner experiences
[9] . cognitive attentional syndrome (CAS)
[10] . rumination
[11] . fixated attention
[12] . self-regulatory strategies
[13] . cognitive-beavioural therapy
[14] . schema theory
[15] . rational-emotive behavior therapy
[16] . cognitive distorstions
[17] . attentional bias
[18] . ordinary cognitions
[19] . physical self
[20] . metacognitive beliefs
قیمت فایل فقط 13,200 تومان